ارشیاخورشید سرزمین زندگیمان

آخرین روزای تابستون 93

ارشیا تابستون امسال هم بلاخره تموم شد داره پاییز میاد الهی مامان قربون شکل ماهت بره که داری تدارک باز شدن مدارس رو میکنی و قراره بری کلاس سوم وایشالا مثل سالهای قبلی با موفقیت تمومش کنی چن روز پیش بابابایی رفتین کتاباتو از مدرسه گرفتین و من هم مثل سالهای پیش جلدش کردم تا خراب نشه امروز هم بعد اینکه مغازه رو بستیم تو مثل هر روزسر کوچه با دوستات بازی میکردی منو بابایی با هم رفتیم برات بلوزوشلوارو سوشرت خریدیم کیفت و کفشت رو هم که هفته قبل خریده بودی فردا هم صب قراره بریم لوازم تحریرت رو بخریم پسرم همگی مبارکت باشه امسال تابستون زیادخوبی برامون نشد کمر بابا خیلی اذیتمون کرد و متاسفانه خیلی ناراحت شدیم و تو نتونستی بجز زبان کلاس دیگه بری ...
31 شهريور 1393

ارشی جونم زبانکده تو عوض کردم

ارشی جونم فدات شم که 7ترم رودر زبانکده با موفقیت پشت سرگذاشتی واردترم8که شدی آموزش پرورش دستور دادکه باید زبانکده دختراوپسراروجداکنه و چون تعدادپسراکم بود کلاس تشکیل نشد ومن هم مجبور شدم ببرمت جای دیگه ثبت نامت کنم بلاخره بردمت سرای دانش خدا رو شکر 4جلسه که رفتی بهتره امیدوارم با پشتیبانی مامان و تلاش خودت موفق باشی عزیز دل مامان ...
31 شهريور 1393
1